طراحی کسب و کار نقشه موفقیت کسب و کار ماست و باید روی این نقشه حساس باشیم.
هر آنچه را که باید در مورد طراحی کسب و کار بدانید در این مقاله به شما توضیح میدهیم. توضیح خواهیم داد که طراحی کسب و کار چیست و چگونه می تواند به شما در راهاندازی بیزینسی سودآور از طریق مشتری مداری، نوآوری در مدل کسب و کار و یادگیری مبتنی بر شواهد کمک کند.
واقعاً طراحی کسب و کار چیست؟
به طور خلاصه، طراحی کسب و کار طراحی نقشه مسیر برای جایگاه سازی درست در بازار است. این شامل تفکر طراحی و رویکردهای مشابهی است که مشتری را در مرکز فرآیند طراحی قرار می دهد، اما طراحی کسب و کار با مدلهای کسب و کار مرسوم در بازار خیلی تفاوت دارد. طراحان کسب و کار اطمینان حاصل می کنند که ایده های کسب و کار عالی می توانند سازمان شما را پول ساز کنند و در طول زمان به رشد آن کمک کنند.
مطالعه کنید: راه اندازی کسب و کار چه مزایایی دارد؟
طراحی کسب و کار به عنوان یک رویکرد موثر به وجود آمده است زیرا، به دنبال گسترش رویکرد مشتری محوری در طراحی محصولات و خدمات در دهه گذشته بوده است. بسیاری از تیم های بیزینسی نوآوری خود را در تلاش برای نشان دادن بازگشت نوآوری یافتند. آنها نتوانستند طرح های خود را به گونه ای تجاری سازی کنند که در طول زمان به رشد سازمان کمک کند. مشکل این بود که اگرچه آنها تأیید کردند که مردم راهحلهایی را که طراحی کردهاند میخواهند، اما بسیاری از مبتکران نتوانستند اطمینان حاصل کنند که کاربران برای آنها هزینه خواهند کرد. رویکردهای طراحی کسب و کار با پل زدن بین فازهای مطلوبیت مشتری و دوام مدل درآمدی کسب و کار بر این مشکل غلبه می کنند.
طراحی کسب و کار چه مشکلی را حل میکند؟
می توان از طرح کسب و کار برای حل چالش های کلیدی کسب و کار استفاده کرد. این کار را با ایجاد بسیاری از راهحلهای جدید برای مشکلات شناختهشده و سپس طراحی اکوسیستمهایی انجام میدهد که هم برای سازمان و هم برای مشتریانش ارزش ارائه میکنند.
در نهایت، طراحی کسبوکار به طور ایده آل با اثرات مثبت اجتماعی و زیست محیطی به عنوان یک جزء کلیدی اعمال می شود. اولویتبندی یکپارچگی برای هر کسبوکاری ضروری است تا در این روزگار بهعنوان یک نقشه واقعی و موثر در کسب و کارها پیاده سازی میشود.
نقش یک طراح کسب و کار استفاده از روش ها و ابزارهای طراحی مشتری محور برای نمونه سازی، توسعه و اعتبارسنجی مدل های درآمدی کسب و کار جدید است. { دکتر سامان خردمند مهر }
طراح کسب و کار چه فردی است؟
طراحان کسب و کار اغلب بخشی از تیم های کسب و کاری هستند که از ترکیبی از افراد با تخصص های تحقیق و توسعه، فروش، بازاریابی، فناوری و منابع انسانی تشکیل شده است. دیدگاههای متنوع در تیمها به لطف لنزهای متفاوتی که تیم از طریق آن راهحلها را مشاهده میکند، منجر به ایدههای بهتر، تفکر انتقادی و نتایج مخرب میشود. این امر به ویژه در مبادلات ارزش مدل کسبوکار که باید دیدگاهها و نیازهای مختلف را در نظر بگیرید بسیار مهم است.
نقش طراح کسب و کار این است که اطمینان حاصل کند که مشتری مداری در قلب یک پروژه بیزینسی جدید در حال حرکت است. این کار با جلوگیری از تغییر ذهنیت «کسب و کار به طور معمول» از انتقال از نیازهای انسانی به اهداف تجاری مورد انتظار انجام می شود.
پروژه های طراحی کسب و کار چگونه به نظر می رسند؟
پروژههایی که طراحان کسب و کار را درگیر میکنند، شبیه استارتآپهای اولیه هستند که از مراحل حل مشکل و سازگاری فرآیند نوآوری بیرون میآیند (نمودار پایین).
یک طراح کسب و کار در یک پروژه چه می کند؟
یک طراح کسبوکار نقشهای زیر را در تیم پروژه راهاندازی بر عهده میگیرد:
- در صورت لزوم بین طراحی و ذهنیت تجاری آنها جابه جا می شوند
- انتقال نیازها و مشکلات مشتری از طریق مرحله بقای مدل کسب و کار فرآیند نوآوری
- درک استراتژی کسب و کار مشتری/کاربر/خریدار، نیازها، ساختار هزینه، چشم انداز رقابتی، و برنده های ضروری برای کسب و کار
- کمک به تیم ها برای نمونه سازی و تکرار مدل های جدید کسب و کار
- ارزیابی کل بازار در نقشه کسب و کار
- تعریف گزینه های مدل درآمدی جدید و قدیم
- اطمینان از مطابقت هر یک از عناصر طرح کسب و کار با تجربه مورد نظر مشتری
- ایجاد مبادلات ارزش رادیکال و اکوسیستم های خارجی در سراسر زنجیره ارزش
- اطمینان از همخوانی پروژه با همه ذینفعان داخلی، صحبت کردن به زبان های مناسب در تیم ها و بخش ها، که برای پیشبرد آن ضروری است.
- ساختن نقشه های راه آزمایشی و طرح هایی برای مدل های درآمدی کسب و کار جدید
مطالعه کنید: بازار هدف چیست؟ ( 6 مرحله ساده طراحی بازار هدف )
طراحی کسب و کار به چه چیزی می رسد؟
طراحان کسب و کار هنگام کار در تیم های نوآوری شرکتی به چندین چیز کلیدی دست می یابند. اولا، آنها یک ذهنیت مشتری محور را در تمام مراحل مطلوبیت مشتری و دوام مدل درآمدی کسب و کار حفظ می کنند. آنها همیشه اطمینان میدهند که ذهن آنها حول محور مستری میچرخد.
در سازمانهای عظیم و چند دههای با چندین ذینفع در حال بازی، مدلهای درآمدی کسبوکار به آرامی در صفحات گسترده ۳ ساله اکسل ایجاد میشوند که بر اساس موارد زیر ساخته شدهاند:
- احساسات
- سیاست
- قوانین سرانگشتی
- منیت
- سلسله مراتب (یا ترکیبی از هر پنج)
طراح کسب و کار با پرسیدن مداوم دو سوال کلیدی در حرکت رو به جلو مطمئن می شود که این اتفاق نمی افتد: ما چه می دانیم؟ و چگونه آن را بشناسیم؟ این به عنوان یادگیری مبتنی بر شواهد نیز شناخته می شود.
دوره جامع طراحی کسب و کار یکی از کامل ترین دورههای طراحی بیزینس است که توسط مجموعه آموزشی پل برگزار می شود. { جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید }
سیر تکاملی طراحی کسبوکار
تفکر طراحی کاربر محور در حال تبدیل شدن به استاندارد در قابلیت های سازمانی است. پس از راه اندازی برنامه های پیاده سازی Agile روی آن سرمایه گذاری می شود، اما مشتری مداری سودآوری را تضمین نمی کند. بسیاری از سازمانها در فرآیند نوآوری شکاف دارند و این نوآوری در مدل درآمدی کسبوکار است.
هنگامی که نوآوری طرح کسب و کار نیز به عنوان یک قابلیت اصلی در سازمان شما تعبیه شد (در کنار چابکی و تفکر طراحی)، تیم های راه اندازی داخلی شما یک موتور انتها به انتها خطر زدایی خواهند داشت. استقرار آن آنها را قادر می سازد تا با پروژه های مخاطره آمیز و نامطمئن که بالاترین پتانسیل را برای باز کردن رشد جدید در آینده دارند، مقابله کنند.
چرا تفکر طراحی کافی نیست
اغلب ما شاهد بودهایم که سازمانها به شدت روی قابلیتهای پیادهسازی تکرار شونده (Agile) سرمایهگذاری میکنند. سپس آنها انتظار دارند که مشاغل انفرادی تازه ظهور کنند. اما آنها از همان ابتدا توانایی اجرای جدید خود را با انواع مناسب پروژه های بدون ریسک تغذیه نمی کنند ، اینجاست که تفکر طراحی ضروری است. گلوگاه قابلیت بعدی در مورد نوآوری در مدل کسب و کار است.
طراحان کسب و کار شکاف بین تفکر طراحی و قابلیت های چابکی را پر می کنند. وقتی همه اینها درست باشد، آنها به سازمان شما یک موتور نوآوری کاملاً یکپارچه می دهند و به شما این امکان را می دهند که فرآیند مبهم و نامطمئن را از استراتژی تا اجرای بازار از بین ببرید.